اميرعلياميرعلي، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

اميرعلي عشق مامان و بابا

ختنه پسر شجاع من

1390/8/3 20:38
3,951 بازدید
اشتراک گذاری

امير علي در حال تفكر

امير علي در حال خوردن مچ دست

ماماني چيزي خوشمزه تر از دستت نبود بخوري؟

فكر كنم ديگه سير شدي!!!!

آقا اجازه.............

سلام به پسر عزيز و شجاع من اميرعلي گلمقلب، امروز بعد از دو سه ماه تونستم پاي كامپيوتر بشينم و برات مطلب بنويسم آخه ماماني جونم تو تمام وقت منو پر ميكنياوه

امروز سوم آبان 1390  با بابايي و ماماني معصومه برديمت بيمارستان كسري كرج تا ختنه ات كنيم، من خيلي نگران بودماسترساسترس ولي بابايي همه اش بهم قوت قلب ميداد، وقتي بردنت اتاق عمل همه اش برات دعا ميخوندم و ماماني معصومه هم دعا ميخوند، ماماني شهرزاد هم هي تند و تند زنگ ميزدبه من زنگ بزن و حالت رو ميپرسيد آخه همه تو رو خيلي دوست دارنقلب

خلاصه جونم برات بگه پسرم، تا تورو از اتاق عمل بيارن بيرون كلي دلهره داشتم و همه اش راه ميرفتممنتظراما خدا رو شكر تو پسر خيلي خوبي بودي و آقاي دكتر خيلي ازت راضي بود ، گفتش كه شما خيلي آقا بودي و كمي گريه كردي، ماشاا.. پسرگلم، الهي قربونت برمماچلبخند

راستي اسم دكترت آقاي دكتر ختمي بود و صبح ساعت 11 تو رو ختنه كرد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

khale leili
3 آبان 90 20:50
خاله قربون اون لپاش بره
مبارکش باشه ان شاءالله



سلامت باشي خاله ليلي جونم
ثمين
6 آبان 90 19:12
سلام گلم!
به جمع دوستان دنياي نفيس خوش اومدي!


سلام، ممنونم
مامان امیرعلی
7 آبان 90 15:50
مسلمون شدنت مبارک خاله جون.راسی خوشمزه است ناخنات؟


مرسي خاله جون، سلامت باشي
معصومه مامان سهند
7 آبان 90 17:08
عزیز دلم مبارکت باشههههههههه
خاله جون آپم بدو بیا





ممنون خاله جون
محمد
15 اردیبهشت 91 10:34
لطفا به وبلاگم سري بزن


حتما میام ممنون که شما هم به وبلاگ ما اومدی